
انگور فرنگی
معرفی کتاب انگور فرنگی
کتاب انگور فرنگی اثر آنتون چخوف داستان یک روز بارانی است که دامپزشک ایوان ایوانویچ و آموزگار دبیرستان بورکین از پیاده روی در دشتی بیانتها خسته شده بودند؛ بورکین از دامپزشک ایوان ایوانویچ خواست که سرگذشت برادرش را تعریف کند.
در بخشی از کتاب انگور فرنگی چخوف (Anton Chekhov) میخوانید:
سالها گذشت، او را به منطقه دیگری منتقل کردند، دیگر پا به چهل سالگی گذاشته بود و باز هم همیشه آگهیهای روزنامهها را میخواند و پول جمع میکرد. بعد شنیدم بدون هیچ گونه احساس مهر و محبتی زن گرفته است. زنش بیوهای بدقیافه و پیر بود. تنها حسنش این بود که درآمدی داشت. او زن را نیمهسیر نگه میداشت و درآمد او را به نام خودش در بانک میگذاشت. زندگی زن آنقدر سخت بود که هنوز سه سال از ازدواجش با برادرم نگذشته بود که مرد.
منابع
موضوعات
داستان و رمان خارجی
