
آریا و دختر پاریسی
معرفی کتاب آریا و دختر پاریسی
کتاب آریا و دختر پاریسی اثر علی بیرانوند، روایتگر داستانی عاشقانه، معماگونه و بسیار متفاوت با مضامینی روانکاوانه و علمی است، که با زبانی ساده و دلنشین زندگی ماجراجویانه و عاشقانهی پسری به نام آریا را روایت میکند.
در قسمتهایی از کتاب آریا و دختر پاریسی میخوانید:
- عشق به یسنا باعث شده بود که دنیا برام رنگیتر و شیرینتر بشه. عشق باعث میشه صبحها خوشحال از خواب پا شی. از وقتی که خالهام مرده بود، هیچوقت اینقدر خوشحال نبودم. من همهچیزم رو مدیون خالهام بودم. وقتی که خیلی کوچیک بودم، مادرم از پدرم جدا شد. منو مادرم به فنلاند آمدیم تا کنار خالهام توی آریاس، یه شهر کوچیک در جنوب فنلاند، زندگی کنیم. مادرم بهخاطر همین شهر اسم منو به آریا تغییر داد. ولی مدت زیادی از اومدنمون نگذشته بود که مادرم بهخاطر مشکل ریوی از دنیا رفت و من و خالهام تنها موندیم. از اون زمان خاله تمام وقتش رو برای بزرگ کردن من گذاشت. به لطف چنین فرشتۀ فداکار و مهربونی هیچوقت نبودن پدر و مادرم رو حس نکردم.
- با رفتن آرشان سکه رو زیر ساعت مچیام چسبوندم و روی تخت دراز شدم. نمیدونستم باید چه کار کنم. باورم نمیشد که توی چنین دردسری افتادم. وقتی سوار اون هواپیما شدم و از آریاس بیرون زدم، میدونستم این یه کار خطرناکه؛ اما اومدن تا قطب و روبهرو شدن با این آدمها، چیزی نبود که انتظارشو داشته باشم. به مغزم فشار آوردم تا راه فرار رو پیدا کنم، اما اگه از اون زیرزمین بزرگ هم خارج میشدم، مسلّماً نمیتونستم تنهایی از سرمای قطب جان سالم به در ببرم. پس تنها کاری که از دستم برمیاومد، این بود که چند روزی صبر کنم و امیدوار باشم که آرشان به حرفش عمل کنه و منو برگردونه به خونه. به هر حال هر چقدر هم که اون مردِ بیریختِ زال بخواد دختر خودشو بهِم تحمیل کنه، بازم نمیتونه جلوی رفتن منو بگیره. من باید برگردم به خونه.
منابع
موضوعات
داستان و رمان ایرانی
