
دشمنی برای ارکیده
معرفی کتاب دشمنی برای ارکیده
این کتاب جلد دوم از مجموعه ارکیده می باشد.
بخش هایی از متن کتاب:
لحظات برای ارکیده به کندی میگذشت، تنش زیر سنگینی تیر آهنها و سنگها و خاکها بیحس شده بود و دیگر جسمش را احساس نمیکرد، اما هنوز حس آزاد شدن را نداشت و دربند بود و دیگر برای نجات امیدی در دل نداشت. صدای ترق و تروق آتش را می شنید، کم کم احساس می کرد، تنش دارد می سوزد، اما حتی نمی توانست آن را تکان بدهد که همان لحظه بوی خوش و دل انگیزی به مشامش رسید.زنی با لباس سفید و بسیار زیبا و آراسته و با لبخند مهربانی که بر لب داشت به سمت او آمد و گفت: کمک می خواهید؟ ارکیده گفت: لطف می کنید و با خودش گفت: این زن چه کسی می تواند باشد. زن دستش را دراز کرد و ارکیده که دیگر توان فکر کردن نداشت ،دست او را گرفت و دیگر چیزی نفهمید.
منابع
موضوعات
داستان و رمان ایرانی
