رمان فصل آخر-

رمان فصل آخر

معرفی رمان فصل آخر

کتاب فصل آخر، به تالیف شیدا اکبریان، رمانی واقع گرایانه از نوع داستان‌های خانوادگی و عاشقانه نیز است. یک عشق محروم و دردآور که روایتی است غمناک از دلتنگی‌...

در بخشی از کتاب رمان فصل آخر می‌خوانیم:

ده دقیقه از یک گذشته بود، اضطراب اون لحظم بی‌سابقه بود، فرزاد دیر کرده بود، دوس داشتم تنها بودم اونوقت تو خونه نمی‌موندم و می‌رفتم فرودگاه با خودم می آوردمش. زیر چشمی تموم حواسم به ساعت بزرگ و شماته‌دار گوشه‌ی سالن بود، پس کجا مونده بود؟ اون که باید قبل از یک می‌رسید سرم و آروم بلند کردم حس می‌کردم همه‌ی حواس‌ها به منه و همه فهمیدن که نگرانم اما وقتی یه نگاه گذرا به همه انداختم دیدم جز سامان هیچکس به من نگاه نمی‌کنه نگاهم رو صورت سامان ثابت موند عمو یه لبخند بروم زد و با لباش گفت: میاد

همین یه کلمه با اون لبخند اطمینان بخشش شوق مرده‌ی دلمو زنده کرد، همونجور که به سامان زل زده بودم صدای زنگ در اومد یهو از جام بلند شدم و گفتم: اومد

رمان فصل آخر
رمان فصل آخر