نگاه ناب: صدای پای آب (کتاب پنجم)-

نگاه ناب: صدای پای آب (کتاب پنجم)

معرفی کتاب نگاه ناب: صدای پای آب (کتاب پنجم)

کتاب پنجم از مجموعه کتاب های تحلیلی سهراب سپهری

"صدای پای آب "منظومه بلندی است که در سال 1343 در محلی بین شهر "کاشان" و "مشهد اردهال"به نام روستای "چنار" سروده شده است. رابطۀ این روستا با سهراب سپهری را از زبان خواهرش می خوانیم:

"در این آبادی (چنار) باغی سرسبز و پردرخت به خواهر بزرگ سهراب تعلق داشت. وی برای تنها بودن و پرداختن به شعر و نقاشی گاهی به آنجا می­رفت. زمانی که دسته جمعی به این دهکدۀ کوچک کم­جمعیت می رفتیم، سهراب می­گفت جمعیت چنار با ورود ما دو برابر می­شود. این آبادی را آب قناتی سیراب می­کرد که سرچشمه­اش از این باغ سر درمی­آورد. جوی سیمانی پهنی، آب را پس از گردش به دور ساختمان و گذر از حوضخانه، به بیرون باغ می­بُرد. سهراب به محض ورود به باغ، کفِ جوی را از خزه و سنگریزه پاک می­کرد. جوی آب نفسی می­کشید و روشنی و طراوت را باز می­یافت. شب­ها آسمانِ پر از ستاره آنقدر به زمین نزدیک می­شد که دست انسان به ستاره­ها می­رسید. جز صدای پای آب در شب­های ساکت و وهمناک، صدای دیگری به گوش سهراب، مسافر تنهای این دیار مهجور نمی­رسید. دهکده زیبا و کوچک گلستانه، که الهام­بخش سهراب در سرودن شعری به همین نام است در فاصله­ای نه چندان دور از "چنار" واقع بود.

سهراب گاهی هم تنها به این باغ می­رفت. در یکی از سفرها، در خلوت و سکوت و انزوای باغ و در تک اتاق روی پشت بام، که "اتاق سهراب" نام داشت، منظومه "صدای پای آب" خلق شد. در اینجا می­کوشم چیزهایی را که از زبان سهراب در مورد این منظومه شنیدم را باز گویم. در مصرع: "قتل یک شاعر افسرده به دست گل یخ"، در آغاز به جای کلمه گل یخ،گل سرخ آمده بود. هنگامی که هشت کتاب  زیر چاپ رفت - که هر کتاب باید از زیر صافی سانسور و ممیزی می­گذشت- سهراب می­گفت اگر تغییر زیادی از من بخواهند، از چاپ کتاب صرف­نظر می کنم. سرانجام از او خواستند به جای کلمه "گل سرخ" از واژه گل یخ استفاده کند.

این نوع تحلیل و تفسیر از مجموعه‌ی اشعار هشت کتاب در نوع خود بدیع و تازه است و چه بسا در ادبیات معاصر و شعر نو اولین کار مفصلی است که تاکنون به رشته‌ی تحریر در آمده است.

آیکون موضوعات موضوعات

ادبیات
نگاه ناب: صدای پای آب (کتاب پنجم)
نگاه ناب: صدای پای آب (کتاب پنجم)