
ناپلئون بناپارت مرد تقدیر
معرفی کتاب ناپلئون بناپارت مرد تقدیر
این کتاب توسط بدرالسادات عیوقی بازآفرینی شده است.
بالاخره ارتش انقلابی فرانسه به راهنمایی یک ژنرال بیست و شش ساله موسوم به ناپلئون بناپارت که با شهامتی بینظیر پیشاپیش سربازان در میان باران گلوله و خمپاره راه پیروزی سربازان خویش را باز کرد، و با ابتکارات جنگی عجیب خویش ارتش بزرگ اتریش را در پل لودی در هم شکست و اکنون اطاق مهمانخانهای را برای پیشرفتهای بعدی مقر فرماندهی خود انتخاب کرده و انتظار افسری را دارد که قرار است نامهها و اوراقی را که از فرانسه برای ناپلئون رسیده از خط دشمن سالم بگذراند و در این مهمانخانه به او برساند.
ناپلئون: یوسف مثل اینکه در طبقه بالا غیر از افسران من اشخاص دیگری هم سکونت دارند؟
یوسف: قربان فقط یک خانم زیبای سی ساله نیم ساعت پیش با یک کیف سفری و یک چمدان به مهمانخانه من آمد و یکی از اطاقهای خالی بالا را اجاره کرد ولی کالسکهچی او محرمانه به من گفت قبل از آمدن به چاپارخانه سوار یک اسب نظامی با زین و برگ فرانسوی بوده که اسبش را در آنجا گذاشته و کالسکه او را کرایه کرده است.
ناپلئون: یوسف خیلی مایلم این زن را ببینم.
یوسف: قربان اگر اجازه بفرمایید الساعه از او دعوت میکنم که به حضور حضرت اجل شرفیاب بشه.
ناپلئون: نه اینطوری نمیخوام از او دعوت کرده باشم طوری باید ما را با هم روبرو کنی که غیرمنتظره و کاملاً تصادفی باشد.
منابع
موضوعات
ادبیات
