سفر به ولایت عزرائیل-

سفر به ولایت عزرائیل

معرفی کتاب سفر به ولایت عزرائیل

جلال در بازگشت از یک سفر چهارماهه فرنگ، دو هفته‌ای مهمان دولت اسرائیل بود. سفر چهارماهه فرنگش از جمعه، 6 مهر 1341 تا شنبه، 13 بهمن همان سال طول‌کشید. خودش می‌گوید:

در سفر، این‌بار برای من هیچ نوع مفری نیست؛ یعنی این‌بار به فرار از هیچ چیز و هیچ کس- حتی از خودم- به این سفر آمده‌ام. این سفر را یک‌نوع شتل تلقی می‌کنم. شتل این قمار کلانی که در آن خراب‌شده مملکت ما هست و ما اجباراً شاهدهش هستیم. این‌که باشی و بینی و شاهد باشی که چه‌می‌کنند و چه‌می‌برند و چه‌می‌دزدند و فریادت را هم بزنی اما توی چاه- ناچار به‌عنوان شتل تلقی می‌کنی چنین سفری را که می‌خواهند تو نباشی و حتی همان فریاد توی چاه را نزنی و به همان اندازه قلیل مزاحم نباشی و راحت بگذاری دزدها را و اراذل را...

دو هفته پذیرایی اسرائیلی‌ها از 15 تا 28 بهمن سال 1341 انجام می‌شود که مطابق است با 4 تا 7 فوریه 1963؛ یعنی پانزده سالی از تأسیس اسرائیل یا کمتر از بیست سال از جنگ جهانی دوم و سقوط هیتلر یهودآزار گذشته.

یهودیان مهاجر هم تا آن زمان سرگرم کار روی زمین‌اند و تجربه اندوزی درحوزه ایجاد واحدهای کشاورزی اشتراکی مثل کیبوتص‌ها و مشاورها و با پشتوانه تجربی واحدهای ناموفق کشاورزی اشتراکی روس‌های پس‌از انقلاب؛ یعنی کلخوزها و سووخوزها.

اسرائیل هنوز مسئله‌ای نشده‌است یا دست‌کم هنوز مسئله‌ای نشده است که به‌جز در حصار مرزهای جغرافیای خویش، کش‌وقوس‌هایی را ایجاد کند و دنیا نسبت‌به این برخوردهای موقتی کوچک منطقه‌ای، ساکت است. تا حمله ژوئن سال 1967 اسرائیل به مصر و آن جنگ شش‌روزه، سه‌چهار سالی باید بگذرد.

اما در ادبیات سیاسی فارسی، قبل‌از سفر سال 1341 جلال به اسرائیل، چند تنی مقالاتی دارند و همه از یک گروه و جمعیت واحد؛ یعنی سوسیالیست‌های ایرانی.

آیکون موضوعات موضوعات

سفرنامه
سفر به ولایت عزرائیل
سفر به ولایت عزرائیل