جای او خالی-

جای او خالی

معرفی کتاب جای او خالی

قصه های انقلاب مخصوص برای مطالعه بچه ها و نوجوان ها می باشد.

ماجراهای انقلاب را که کُلّ آنها حدود بیست تا می‌شود و در تمامِ‌شان، بچّه‌ها نقش اساسی داشته‌اند در اوج انقلاب مقّدسِ ما، بچّه‌های نِقاطِ مختلف ایران برای من فرستادند یا به من سپردند با واسطه‌ی آشنایانی که داشتم، یا در طول سفرهایی که به سراسر ایران می‌کردم.

در بخشی از متن کتاب می خوانید:

آن روز، هوا خیلی سرد بود. بارانِ تندی هم می‌بارید. منصور، لباس زیر و گرم‌کن درست و حسابی نداشت. کلاه هم نداشت. او، در حالی که می‌لرزید و از زانو درد گریه می‌کرد، مجبور شده بود فریاد بکشد: «جاوید شاه! جاوید شاه!» و یکی از گوینده‌های رادیو تلویزیون، تَصادُفاً او را دیده بود و گفته بود تصویرش را نشان بدهند. دوربین را چرخانده بودند طرفِ صورتِ منصور و گوینده فریاد زده بود:‌ چه صحنه‌ی عجیبی! کودکانِ وطن،‌ از خوشحالیِ دیدنِ شاه و شهبانوی عزیز خود گریه می‌کنند! این اشکِ شوق است که از دیدگانِ این کودکِ شاه دوست فرو می‌چِکد! بله... شوقِ دیدنِ شاه و شهبانوی محبوب!

جای او خالی
جای او خالی