قصه‌های پیامبری-

قصه‌های پیامبری

معرفی کتاب قصه‌های پیامبری

کتاب قصه‌های پیامبری نوشته فرزانه تقدیری، با نثری روان و ساده و زبانی دلنشین برای نوجوانان و دانش‌آموزان به نگارش درآمده است. 

در بخشی از کتاب قصه‌های پیامبران می‌خوانید:

جادوگرها شروع کردند و نخ‌ها و طناب‌ها و چوب‌هایشان را تکان دادند و چیزهایی زیر لب گفتند و وسایل خودشان را انداختند و مارهای مختلفی به وجود آمد و مردم برایشان دست زدند و از دیدن این نمایش خوشحال بودند و فرعون خندید. وقتی نوبت حضرت موسی رسید. عصایش را انداخت و عصا به ماری بزرگ‌تر از مارهای جادوگرها تبدیل شد و مارهای جادوگرها را خراب کرد و خورد. جادوگرها که می‌دانستند مار حضرت موسی واقعی است به سجده افتادند و جادوگر بزرگ گفت:
-موسی واقعا خدای تو را باید پرستید.
بقیه‌ی جادوگرها هم همین حرف را تکرار کردند و به خدا ایمان آورند. در همین لحظه بود که آسیه همسر فرعون، که زن فهمیده و درستکاری بود گفت:
-به راستی که خدای تو یگانه و قدرتمند است.
همه به آسیه که ملکه‌ی مصر بود نگاه کردند. آسیه از قبل در مورد خدای یگانه فکر می‌کرد و حالا با دیدن معجزه‌ی خدا نسبت به خدای یگانه اعتماد کرده بود. آسیه گفت:
-من خدایی را می‌پرستم که تواناست و پیامبرهایش را برای راهنمایی ما می‌فرستد.
فرعون که عصبانی شده بود و حتی فکرش را هم نمی‌کرد همه چیز بر عکس اتفاق بیفتد. فریاد زد:
-همه را دستگیر کنید. باید همه‌اشان را بکشین و شکنجه کنید. پادشاهی مصر مال من است. من خدای مصر هستم وقتی همه‌تان را بیچاره کردم آن وقت می‌فهمید خدا چه کسی است.

فهرست مطالب

مقدمه
حضرت نوح
حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل
حضرت موسی
حضرت عیسی
حضرت سلیمان
حضرت صالح
حضرت هود
حضرت یونس
حضرت ایوب
حضرت لوط
حضرت یوسف و حضرت یعقوب
حضرت الیاس
حضرت آدم
حضرت زکریا و حضرت یحیی
حضرت عزیر
حضرت شعیب، نام پدر ایوب
حضرت ذوالکفل
حضرت داوود
حضرت خضر
حضرت دانیال
حضرت محمد رسول الله
منابع

قصه‌های پیامبری
قصه‌های پیامبری