داستان مو-

داستان مو

معرفی کتاب داستان مو

کتاب داستان مو، نوشته ب. ر. هوستدر، مکالمات بین زن و مردی است که اسلیان دراز است با هم ازدواج کرده‌اند و دیگر شور و شوق قبل را ندارند. روزی زن تصمیم به رو‌ به‌ راه کردن موهایش می‌گیرد که...

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
جیلیان آنگونه‌ی که ساخته و پرداخته‌ی ذهن اش بود، گمان می‌کرد که اوقصد ترک کردنش را دارد. نگاهی به صورت خود در آینه انداخت و سعی کرد لبخند بزند اما دهانش باز نمی‌شد. دستش را ته کیفش برده به قصد پیدا کردن رژ لب و کرم پودر، چرخاند اما بجای آن‌ها توپک‌های نفتالین و کهنه‌های تکه پاره پارچه و دستمال، گیرش آمد.
گوش ات بامنه؟
مرد گفت: چی می گی؟
صدایش از اتاق مجاوری که درآن لم داده و قهوه‌ی ولرمی که زن برایش درست کرده بود می‌نوشید، می‌آمد.
زن گفت: دارم میرم، نمی‌شنوی؟
شنیدم، کجا میری؟
میرم موهامو رو به راه کنم!
دوباره؟
دوباره نه، ایندفعه جدیده...

داستان مو
داستان مو